ظهر نیمه شعبان رفته بودم نماز جماعت. امام جماعت در رکعت دوم نماز ظهر قنوت را فراموش کرد و پس از تمام شدن سوره به رکوع رفت. بالاخره مردم هم با فاصله کوتاهی همراه شدند و نماز ادامه پیدا کرد. پس از نماز، یک نفر را دیدم که میگفت حاج آقا هم حواسش پرت است و قنوت را فراموش کرد. با فاصله کمی یکی دیگر را دیدم که میگفت: حاج آقا نافله زیاد میخواند و چون در نافلهها معمولا قنوت را ترک میکنند، به حسب عادت قنوت را ترک کرد!
و من البته نمیدانم که چرا امام جماعت قنوت را نخواند؛ اما نکته بسیار جالب برای من، فاصله بدبینی و خوشبینی نگاه افراد در تحلیل حوادث است.
بر اساس روایات ما موظفیم تا جایی که امکان دارد، کار دیگران را به صورت صحیح تفسیر کنیم و تا حد امکان از تفسیر منفی کارهای دیگران خودداری کنیم.
از أمیر المؤمنین علی علیه السّلام روایت شده که فرمود«ضع امر اخیک على احسنه حتى یأتیک ما یغلبک عنه و لا تظنن بکلمة خرجت من اخیک سوءا و انت تجد لها فى الخیر محملا» ؛کار برادرت را بر بهترین وجه حمل کن تا وقتى که بیاید ترا چیزى که یقین کنى بر خلافش، و گمان بد مبر بگفتارى و کردارى که از برادرت صادر میشود و حال آنکه محمل صحیح و خوبى براى آن مییابى.
(این روایت هم در منابع شیعی مثل کتاب کافی و هم در منابع اهل سنت مثل الدر المنثور نقل شده است)